Silence

Monday, January 30, 2006

الكي خوش



 Posted by Picasa

Thursday, January 26, 2006

چشمي كنار پنجره انتظار

اي دل ، به كوي او ز كه پرسم كه يار كو
در باغ پر شكوفه ، كه پرسد بهار كو
نقش و نگار كعبه نه مقصودِ شوق ماست
نقشي بلند تر زده ايم ، آن نگار كو
جانا ، نواي عشق خموشانه خوشترست
آن آشناي ره كه بود پرده دار كو
ماندم درين نشيب و شب آمد ، خداي را
آن راهبر كجا شد و آن راهوار كو
اي بس ستم كه بر سرِ ما رفت و كس نگفت ،
آن پيكِ ره شناس ِ حكايت گذار كو
چنگي به دل نمي زند امشب سرود ما
آن خوش ترانه چنگي ِ شب زنده دار كو
ذوق ِ نشاط را مي ساقي بهانه بود
افسوس ، آن جواني ِ شادي گسار كو
يك شب چراغ روي تو روشن شود ، ولي
چشمي كنار پنجره انتظار كو
خون هزار سروِ دلاور به خاك ريخت
اي سايه ! هايهاي لب جويبار كو
ه.ا سايه

Sunday, January 15, 2006

زمزمه

سر ديوار بلندي كه مرا از تو جدا مي سازد
خاطر آزرده و غمگين هر صبح
مي نشيند مرغي ، آرام
و غروب
مثل آن زردي بيمار كه بر ديوار است
مي پرد از سر بام
باز هر صبح چو بگشايم چشم
منم و سايه ي ديوار بلندي كه مرا از تو جدا ميدارد
منم غمزده مرغي ديگر
كه نه مي خواند
نه پيامي دارد
و نه اندوه بزرگش را
مي گشايد به شكايت منقار
كاش مي شد قفس مرغان را دزدانه
مي گشودم يك شب
و رها شان مي كردم
و سحر مي ديدم
كه نه ديوار به جا مانده نه مرغي بر آن
و تو اينجايي اي مايه ي عمر
و تو اينجايي اي راحت جان

Monday, January 09, 2006

دلتنگي

ميدوني چرا مينويسم ميدونم كه ميدوني آره همون داستان
تكراري هميشه دلم برات تنگ شده انگار تمومي هم نداره
ميترسم بيشتر از اين كه خودم خسته شده باشم تو رو خسته
كرده باشم. راستي خوب خوابيدي؟
....خودت ميگي پيش من كه هستي خوب ميخوابي
16 dey

Sunday, January 08, 2006

كوه شانزدهم ديماه



اين يكي از عكساي كوه جمعه است عكسام هنوز
كامل نسيت در اولين فرصت عكساي بيشتري ميزارم
16 Dey
Posted by Picasa

Tuesday, January 03, 2006

(وقتي زياد بزرگ نبودم (كوچولو بودم

Posted by Picasa

سلام

يا علي مدد
صبر كن اي دل پر غصه درين فتنه وشور
گر چه از قصه ما ميتركد سنگ صبور
از جهان هيچ نديديم وعبث عمر گذشت
اي دريغا كه زگهواره رسيديم به گور
تو عجب تنگه عابر كشي اي معبر عشق
كه به جز كشته عاشق نكند از تو عبور
قسمتي از شعر ه.ا سايه