Silence

Saturday, March 11, 2006

بهار

دوباره داره بهار میشه با همون سر و صدای همیشگی که این روزا
با وجود انواع ترقه ها بیشتر هم شده و آدمایی که عجله دارن برسن
به یه جایی شاید بهتر از جایی که الان هستن
یادمه قشنگ ترین جنبه بهار تغییرش بود ولی آیا ما اصلا تغییر میکنیم؟
آره ولی بیشتر لباسامون، اونایی که پولدار ترن لباسای مد روز و اونایی
که فقیر ترن لباسای معمولی تر ولی هیچکس واقعا تغییر نمیکنه
کمتر کسی خودشو تغییر میده .
عید با تمام قشنگیاش میاد و میره و غیر از چند تا خاطره چیز
دیگه ای برای ما نمیذاره من از عید خیلی خاطره دارم
یادمه وقتی بچه بودم عاشق یه تفنگ اسباب بازی توی مغازه
آقای میانجی شده بودم و آخرم با پولای عیدیم خریدمش
کاش میشد یه بار دیگه برگردم به اون موقع

2 Comments:

  • بارديگر صفحه ی پلاسيده ي زمان، با عبور از ثانيه ها و دقايق و ساعتها ورق خورد و در اولين سرآغاز شب، با انفجار خورشيد، تاريکی سکوت بار ديگر شکسته شد .آری باز عيد آمد و باز نوروز...درخت را بيدار کن و سبزه را مژده روئيدن ده که بهار آمده است...

    By Anonymous Anonymous, at 2:29 PM  

  • salam azizam ... mer30 be khater dobareh neveshtanet...ishalaaaa sall 1385 sall sarasar salamatio lezat bashad baray to mehrabonam...

    By Anonymous Anonymous, at 2:31 PM  

Post a Comment

<< Home